زلزله های بندر لنگه
استيلاجويي ابرقدرتهاي دنيا امروزه بر فضا، صرفاً به فيلمهاي علمي ـ تخيلي خلاصه نميشود، بلكه واقعيتي است كه هم اكنون در قالب طرحهاي مختلف در حال تحقق يافتن است. «هارپ» كه نمونهاي از يكي از طرحهاي پنهاني وزارت دفاع آمريكا است، نمادي بارز از عيني شدن انديشههايي است كه هنوز هم براي عموم مردم به مثابه افسانههايي خيالي ميماند.
بحثهايي كه اخيراً با همكاري سازمان ملل متحد درباره «گرم شدن دماي زمين» صورت پذيرفته، اگرچه از اهميت خاصي برخوردار است، اما تنها ترسيمكننده تصويري جزئي و مبهم از تغييرات جوي ميباشد. جداي از تأثيرات و پيامدهاي انتشارگازهاي گلخانهاي و تأثير بر لايه ازن، هم اينك وضعيت جوي كره زمين، در حال تبديل شدن به دستمايهاي براي شكلگيراي گذشته، دستكاري و كني نسل جديدي از سلاحهاي پيشرفته و غيرمتعارف است. در دهههترل بر اوضاع جوي زمين، در دستوركار دولتهاي آمريكا و روسيه قرار گرفته است كه شاهد موفقيتهايي هم در اين زمينه بودهايم.
در ايالات متحده، اين هدف در سايه برنامهاي تحقيقاتي موسوم به هارپ (HAARP) كه بخشي از پروژه نظامي جنگ ستارگان اين كشور محسوب ميشود، در حال تكميل شدن است. شواهد جديد علمي حكايت از آن دارد كه اين برنامهها، هماكنون به طور كامل به مرحله بهرهبرداري رسيده و به نحوي بالقوه، توانايي ايجاد سيل، خشكسالي، توفان و زلزله را دارد. از منظر نظامي، هارپ را ميتوان سلاحي كشتار جمعي دانست كه ميتواند به مثابه ابزاري براي بيثبات نمودن نظامهاي كشاورزي و الگوهاي اكولوژيكي مناطق مختلف كره زمين محسوب شود.
اگرچه هيچ شاهدي مبني بر استفاده از اين تكنولوژي ويرانگر توسط دولت آمريكا وجود ندارد، اما مسلماً سازمان ملل متحد بايستي به موازات پرداختن به تأثيرات جوي گازهاي گلخانهاي، به موضوع و پيامدهاي اين سلاح مرگبار زيست محيطي نيز توجه نمايد.
جنگ جوي
دكتر «روسالي برتل» دانشمند برجسته جهاني، در اين باره، قاطعانه ميگويد:
«دانشمندان نظامي دولت ايالات متحده با پرداختن به الگوها و نظامهاي جوي، در پي دستيابي به سلاحي بالقوهاند. از جمله شيوههاي اين برنامه، ميتوان به تقويت جريان توفانها، تغيير مسير جريانهاي جوي با هدف خلق سيلهايي هدفدار و يا دامن زدن به خشكسالي در مناطق مورد نظرشان اشاره نمود.»
در دهه 1970، «برژنسكي» مشاور اسبق امنيت ملي آمريكا در كتاب خود با عنوان «بين دو عصر» در اين باره اين گونه پيشبيني نمود: «تكنولوژي در آينده در اختيار رهبران دولتهاي بزرگ قرار ميگيرد و توسل به شيوههايي از جنگهاي پنهاني كه نيازمند حداقل نيروي انساني است، جايگاهي خاص پيدا خواهد كرد كه از جمله اين گونه شيوهها، ميتوان به دستكاريها و تغييرات تعمدي جوي اشاره نمود كه ميتواند به خلق مثلاً دورههايي بلندمدت از خشكسالي و يا ايجاد توفان دامن زند.»
هارپ چيست؟
اين پروژه مشترك نيروي هوايي، دريايي و سازمان ناساي آمريكا است و در حقيقت، بخشي از نسل جديد سلاحهاي پيشرفته اين كشور محسوب ميشود. اين پروژه، متشكل از سيستمي از آنتنهاي بسيار قدرتمندي است كه تواناي خلق «تغييرات محلي كنترل شده در سطح يون كره» را دارند. دكتر «نيكلاس بگيج» دانشمند برجسته آمريكايي كه از مخالفين جدي و از جمله افرادي است كه در پي دامن زدن به مخالفتهاي عمومي عليه اين برنامه است، هارپ را اين گونه توصيف ميكند:
«هارپ، تكنولوژيي است كه بر پايه انتشار امواج راديويي فوقالعاده قدرتمند بنا نهاده شده است؛ امواجي كه انعكاس يافتنشان به سطح يون كره يا همان سطح فوقاني جو، سبب گرم شدن و بالا رفتن سطح آن ميشود. در چنين شرايطي است كه امواج الكترو مغناطيسي ارسال شده، به زمين بازگشت نموده و در هر موجود جاندار و بيجاني نفوذ ميكند.»
دكتر «روسالي برتل»، هارپ را به مثابه بخاري غولآسا برميشمارد كه ميتواند به اختلالاتي عظيم در سطح يون كره دامن زده و نه تنها حفرههايي عظيم را در آن خلق كند، بلكه شكافهايي طويل نيز در اين سطح محافظ زمين كه مانع اصلي براي هجوم اشعههاي مرگبار جوي است، ايجاد مينمايد.
گمراه نمودن افكار عمومي
هارپ صرفاً به عنوان برنامهاي علمي و تحقيقاتي به افكار عمومي معرفي شده است. ظاهراً بر طبق اسناد نظامي دولت ايالات متحده، مهمترين هدف اين پروژه، استفاده از يون كره براي نيل به اهداف و مقاصد وزارت دفاع آمريكا است. يكي از مطالعات نيروي هوايي آمريكا، بدون اشاره صريحي به اين پروژه، خاطرنشان ميسازد كه استفاده از تغييرات در يون كره، نه تنها ميتواند به نابودي سيستمهاي رادار و مخابراتي دشمنان ما كمك كند، بلكه از آن ميتوان به عنوان ابزاري جهت تغيير الگوي جوي سود جست.
طبق نظر دكتر برتل، هارپ بخشي از نظام يكپارچه تسليحاتي آمريكا است كه به نحوي بالقوه در برگيرنده پيامدهاي مخرب زيست محيطي ميباشد. وي در اين باره ميگويد: «اين پروژه، محصول پنجاه سال تلاش جدي براي نيل به اهدافي است ويرانگر كه در راستاي درك و نيز كنترل بر لايههاي فوقاني جو شكل گرفته است. هارپ در حقيقت بخشي جداناپذير از تاريخ طولاني تحقيقات فضايي با ماهيت و رويكردي نظامي است كه پيآمدهاي آن و نيز توسل به پروژههايي از اين دست، ميتواند هشداردهنده و هراسانگيز باشد. تلفيق اين پروژه با آزمايشگاههاي فضايي و موشكهاي موجود با هدف وارد ساختن ميزان عظيمي از انرژي، ميتواند تأثيري همپاي يك بمب اتمي داشته باشد.»
به رغم اين واقعيت، اين پروژه گهگاه به عنوان محافظي فضايي در برابر سلاحهاي جديد، به افكار عمومي معرفي شده است و حتي سادهلوحانهتر اين كه بعضاً به عنوان ابزاري جهت اصلاح و محافظت از لايه ازن معرفي ميشود.
تسليحات جديد نظم نوين جهاني
هارپ را ميتوان نمونهاي از زرادخانه تسليخاتي نظم نوين جهاني برشمرد. از منظر نظامي دولت آمريكا، كليه نظامهاي اقتصادي موجود را ميتوان با تكيه به دستكاريها و تغييرات جوي، با بيثباتي مواجه نمود و نكته مهمتر در استفاده از اين گونه طرحها آن است كه استفاده از آنها بدون آگاهي دشمن از ماهيت مهاجم و با بهايي كمتر و نيز عدم استفاده از نيروها و تجهيزات نظامي قابل تحقق است.
جداي از منافع اقتصادي و استراتژيك اين طرح براي دولت آمريكا، ميتوان به استفاده از گزينشي از آن با هدف تغييرات جوي در نقاط مختلف جهان و ايجاد بيثباتيهاي اكولوژيكي و كشاورزي هدفدار آن اشاره نمود. هم اكنون وزارت دفاع آمريكا، منابع قابل ملاحظهاي در راستاي گسترش اين گونه سيستمهاي كنترل بر اوضاع جوي اختصاص داده است و دو سازمان آمريكايي «ناسا» و «نيما» بخشي از فعاليتهاي خود را به بررسي تصاوير و اطلاعات ارسالي از ماهوارههاي تحقيقاتي اين كشور در حوزه مخاطرات و نتايج ناشي از فرسايش و رانش زمين، سيل، زلزله و نيز پيشبيني وضع هوا و تغييرات جوي معطوف نمودهاند.
اذعان پارلمان اروپا به پيآمدهاي پروژه هارپ
در فوريه سال 1998، در واكنش به گزارش خانم «ماج برين تئورين» درباره اين پروژه، كميته امور خارجي امنيت و سياست دفاعي پارلمان اروپا، اقدام به صدور بيانيهاي نمود كه در بخشي از آن ميخوانيم:
به واسطه پيامدها و تأثيرات گسترده اين پروژه بر محيط زيست و نگرانيهاي جهاني آن و هم چنين توجه به ملاحظات قانوني، اخلاقي و نيز عواقب زيست محيطي آن، بايد هيأت بينالمللي مستقلي به بررسي ماهيت آن بپردازد. اين كميته، به واسطه امتناع مجدد دولت آمريكا از ارائه توضيح درباره اين پروژه، مراتب تأسف خود را ابراز ميدارد. با اين وجود، به واسطه فقدان اختيارت لازم، تقاضاي اين كميته براي تهيه پيشنويس درباره تأثيرات زيست محيطي فعاليتهاي نظامي اين طرح، هم چنان بينتيجه مانده است.
هارپ؛ پروژهاي كاملاً كارآمد و قابل استفاده
اگرچه تاكنون هيچ مدرك متقني مبني بر استفاده از اين تكنولوژي به دست نيامده است، اما يافتههاي علمي بيانگر آن است كه در حال حاضر، اين پروژه كاملاً عملياتي و قابل بهرهبرداري است و اين بدين معنا است كه ارتش آمريكا ميتواند به نحوي گزينشي، با هدف ايجاد تغييرات جوي و در نتيجه بيثبات نمودن اقتصاد ملي كشورهاي غيردوست يا به قول خودشان دولتهاي خودسر از اين تكنولوژي استفاده نمايد.
هماكنون نيز فارغ از توسل دولت آمريكا به اين سلاح جديد، نظامهاي كشاورزي كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه، به واسطه اعمال سياستهاي نظم نوين جهاني از جمله آزادسازي بازار، ورود كنترل نشده كالاها و … در وضعيتي بحراني به سر ميبرد. شواهد و اسناد فراوان، حكايت از آن دارد كه درمانهاي اقتصادي تحميل شده توسط بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول، با بيثباتي و نابودي نظامهاي كشاورزي كشورهاي جهان سوم همراه بوده است. همچنين حمايت سازمان تجارت جهاني از معدود شركتهاي غولآسا كه با هدف عرضه و تحميل بذرهاي دستكاري شده ژنتيكي در سراسرجهان به فعاليت مشغولند، خود چنين بيثباتياي را تشديد نموده است.
از همين رو است كه درك رابطه بين فرآيندها و فعاليتهاي اقتصادي، نظامي و استراتژيكي نظم نوين جهاني، يك ضرورت اجتنابناپذير است. در چنين شرايطي، دستكاري هاي جوي با اتكاي به پروژههايي همچون هارپ ـ خواه به صورت تصادفي يا عامدانه ـ به نحوي اجتنابناپذير با تضعيف نظامهاي اقتصاد ملي ديگر كشورها و تخريب زيرساختهاي اقتصادي و ورشكستگي كشاورزان همراه خواهد شد.
مسلم است كه دولتها و نيز سازمان ملل متحد، بايد به پيامدهاي احتمالي پروژه هارپ و ديگر سلاحهايي از اين دست بر وضعيت جوي زمين، توجه لازم نمايند.
---------------------------------------------------------------------------------
مدتی است که با یک تکنولوژی استثنائی به اسم “هارپ” آشنا شده ام و در پیامد این آشنایی تمام اینترنت را برای منابع ایرانی در مورد این موضوع گشتم، اما به نتیجه ی خاصی نرسیدم. اگر شما در گوگل “HAARP” را جستجو کنید به هزاران هزار وب سایت برخورد خواهید کرد که در مورد HAARP نوشته اند… اما همه ی آنها به انگلیسی هستند. نهایتا ایرانی های عزیزی که با زبان انگلیسی آشنایی ندارند در مورد این مسئله ی حساس خبری نخواهند داشت، و ندانستن به این معنی است که از طریق هارپ هر آسیب و بلایی که دلشان می خواهند سر مردم دنیا بیاورند، و در اخبار ها و روزنامه ها به عنوان “پدیده های طبیعی” تقدیم مردم کنند و مطمئنا کسی که در مورد هارپ چیزی نمی داند خام این حرف ها خواهد شد.
حوادث طبیعی در طول میلیون ها سال طبیعی بوده اند بغیر از ده های اخیر که این حوادث برخی طبیعی و برخی دیگر از طریق تکنولوژی های پیشرفته تولید و به جان و مال مردم لطمه میزنند.
این حوادث ظاهراً طبیعی که غیر طبیعی تولید میشوند (مثل زلزله، طوفان ها، خشکسالی ها و سیل های بی شاخ و دم) را امروزه از طریق فرستادن ماکرو ویو (microwave) از ماهواره ها و پروژه های هارپ بوجود می آورند. قابل گفتن است که زلزله را نیز میتوان از طریق انفجار بمب اتمی در چاهای عمیق نیز تولید کرد.
من به عنوان شخصی که با تحقیق هایم به دنبال حقیقت های پوشیده هستم، وظیفه ی خود می دانم که جواب هایی را که پس از مطالعه در این مورد به دست آورده ام را به زبان فارسی، همراه با عکس و فیلم در اختیار ایرانیان بگذارم.
اگر چه این مسئله یک مسئله ی جدید و در عین حال به اثبات رسیده است، ولی با این حال در مورد آن تبلیغاتی انجام نمی شود. من نیز مسئله را از لحاظ علمی به طور مطلق مطرح نخواهم کرد. آنچه را که می خوانید بیشتر جنبه ی آگاهی دارد و تحقیق بیشتر در این مورد به عهده ی شما خواهد بود.
از هر کسی که این مقاله را می خواند خواهش می کنم این مسئله را جدی بگیرد. برنامه های وحشتناکه هارپ در راه است و همینطور که خواهید خواند علائم آن در ایران دیده میشود. این نوشته را بخوانید، و به این بلاگ در بلاگ هایتان لینک بدهید یا حتی نوشته ی من را در بلاگ هایتان بگذارید ، به دوستان ایمیل کنید، و کلا از هر طریقی که می توانید دیگران را نیز مطلع سازید، تا شاید بتوانیم جلوی عملکرد این سیستم و آن هایی که کنترلش می کنند را بگیریم.
هارپ یک پروژه تحقیقاتی است که در ظاهر برای بررسی و تحقیق درباره لایه ی آیونوسفیر (Ionosphere) و مطالعات معادن زیر زمینی (با استفاده از امواج رادیویی ELF/ULF/VLF) تاسیس شده است. ولی در واقع ”پروژه ای با تکنولوژی جنگ ستارگارن” به منظور کامل کردن یک سلاح جدید پایه گذاری گردیده است.
( توضیح آنکه: جنگ هایی که از امواج “رادیویی”، “لیزر” و “نیروی مغناتیس” برای صدمه به نیروی مقابل استفاده کند به جنگ ستارگان معروف است و این اسم را از فیلم Star War گرفته اند)
آیونوسفیر چیست و کجاست؟
لایه ی آیونوسفیر در بالاترین لایه ی اتموسفیر (Atmosphere) قرار دارد.
این لایه تشعشات خطرناک “ماورای بنفش” و “اکس ری” خورشید را جذب کرده و مانند سقفی از ورود آنها به زمین جلوگیری می نماید تا زندگی بر روی کره زمین امکان پذیر گردد. همچنین به دلیل محیط الکتریکی موجود در آیونوسفیر از این لایه برای انعکاس امواج رادیوئی به اطراف زمین استفاده می شود. اگر این لایه به هر دلیلی دچار اختلال شود تاثیرا ت بسیار زیادی بر روی زمین گذاشته و زیستن را مختل می کند.
لایه آیونوسفیر چه ربطی به هارپ دارد؟
سیستم هارپ طوری طراحی شده است که بر روی آیونوسفیر تاثیر مستقیم داشته باشد. از نمونه های این تاثیرات قرمز و گداخته شدن و یا ذره بینی نمودن لایه را میتوان نام برد.
این سیستم در حال حاظر از یک مجموعه آنتن های مخصوص (١٨٠ برج آنتن آلومنیومی به ارتفاع ٥٠/٢٣متر) تشکیل و برروی زمینی وسیعی به مساحت ٢٣٠٠٠ متر مربع در آلاسکا (Alaska) نصب گردیده است.
آنتن های هارپ با پرتاب رادیو فرکانس های بالا به آیونوسفیر می توانند ناحیه وسیعی از آیونوسفیر را گرم کرده و در نتیجه این ناحیه به تپش افتاده و در اثر آن امواج پایین و فوق پایین ELF/ULF/VLF تولید و به زمین فرستاده شوند. لازم به توضیح است که از میان تاسیسات مشابه آن در دنیا، هارپ تنها سیستمی است که عملا قادر است جهت و زاویه پرتوها را کاملا در کنترل داشته باشد و هر ناحیه از آیونوسفیر را که بخواهند هدف گیری کنند.
آنتن های هارپ در آلاسکا
اصولا امواج آنتن ها پس از اصابت به آیونوسفیر و بازگشت به زمین قادر اند نه تنها به عمق دریا بروند بلکه فرا تر رفته و به اعماق زمین نیز وارد میشوند و عملکرد آن بمانند “رادیو ترموگرافی” (Radio Thermography) است که امروزه ژئولژیست ها برای اکتشافات مخازن مختلف شامل گاز و نفت استفاده می کنند. وقتی یک موج پایین “رادیو ترموگرافی” به داخل زمین فرستاده میشود به لایه های مختلف برخورد کرده و آن لایه ها را به لرزه می آورده و از لرزش صدایی با فرکانسی مخصوص تولید و به سطح زمین باز میگرداند و ژئولژیست ها از صدای بازگشتی قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند.
با این تفاوت که رادیو ترموگرافی سیستمی است که با قدرتی به کوچکی ٣٠ وات لایه های زیر زمینی را به لرزه درمی آورد و حال آنکه هارپ سیستم فوق الاده پیشرفته تری است که همان لایه های زمین را می تواند با استفاده از قدرتی برابر با ١,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (یک میلیارد) تا ,١٠,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (ده میلیارد) وات بلرزاند! بدیهی است که هر چقدر قدرت امواج بیشتر می شود, تاثیراتش بر روی آیونوسفیر و اثرات ذره بینی آن بالاتر می رود. هدف از استفاده از این قدرت چیست؟
از نمودار فوق متوجه می شوید که آیونوسفیر گداخته شده (به رنگ قرمز دیده می شود) و سپس مثل یک قلب شروع به تپش میکند و از این تپش ها، فرکانس های فوق پایین تولید شده که پس از اصابت به زمین به داخل آن نفوذ مینماید و در توضیحات زیر مشاهده خواهید کرد که چگونه از این فرکانس فوق پایین و نیرومند، زمین زلزله و خرابی تولید میگردد.
برای درک چگونگی ایجاد زمین لرزه یک مثال بزنم: وقتی شخصی صحبت میکند، اول تارهای صوتی او میلرزند (مثل لرزش های ایجاد شده در آیونوسفیر). از این لرزش فرکانس صوتی تولید شده و پس از اصابت به پرده گوش شنونده، پرده گوش او را میلرزاند (مثل به لرزه در آوردن لایه های زیر زمین به سبب اصابت فرکانس های تولید شده از آیونسفیر) و سپس در گوش صدا تولید شده و شنونده آنرا به شنود.
خوب حالا که چی؟
با کمی فکر کردن می توان متوجه این شد که تکنولوژی هارپ “با ویژگی معادن یابی” برای پیدا کردن مخزن های گازی و نفتی ساخته نشده است! زیرا برای پیدا کردن مخازن نیاز به یک میلیارد وات نیست و یک ترموگراف برای این کار کافیست. با توجه به تاثیرات هارپ بر روی آیونوسفیر و نهایتا تاثیرات آن بر روی زمین و وضعیت آب و هوا، می باید در مورد این تکنولوژی کمی جدی تر فکر کنیم. این تغییرات شامل خشکسالی در مناطقی که تا به حال بی سابقه بوده است، بارندگی های سیل آسا در جاهایی که به خشک بودن معروف هستند، طوفان ها و سونامی ها و ساده تر از همه ایجاد زلزله را میتوان برای هارپ به شمار آورد.
ناگفته نماند که امواج بازگشتی از آیونوسفیر، پس از ورود به عمق دریا میتوانند صدمات جانی برای موجودات دریایی، به خصوص نهنگ ها و دلفین ها را در بر داشته باشند.
توضیحات کوتاهی در مورد برخی از کاربرد های هارپ به شرح زیراند:
١- ایجاد موج Extreme Low Frequency) ELF) با فرکانس از ١ تا ٢٠ هرتس به توسط آیونوسفیر، که با برخورد امواج هارپ تولید شده و سپس به زمین فرستاده می شود و تا اعماق ٣٥ کیلومتری زمین نفوذ نماید که پس از برخورد به لایه های مختلف زیر زمینی تولید صدا نموده و در پی آن ایجاد زلزله می نماید. برای تعاریف “فرکانس باند” ها به اینجا اشاره کنید.
٣٠ دقیقه قبل از زلزله ی سیچوان (Sichuan) در چین در سال ٢٠٠٨، واکنش گذاختگی آیونوسفیر در آسمان مشاهده میشد و در پی آن زلزله هولناک ٨ ریشتری در آنجا بوقوع پیوست. فیلم کوتاهی از این گذاختگی را تماشا کنید.
٢- با قابلیت تکنولوژی “ترموگرافی” می تواند کلیه اطلاعات معدن های زیر زمینی کره زمین را در اعماق کم شناسایی کند و کلیه تاسیسات زیر زمینی کشورهای دیگر را دقیقا زیر مطالعه قرار دهد.
٣- ایجاد سونامی، خشکسالی، آتش فشان، سیل ها، طوفان هایی نظیر طوفان کاترینا در نیواورلئان (New Orleans) طوفان گانو عمان .
٤- انتقال نیروی برق از محل تاسیسات هارپ به نقطه ی دیگر از زمین و همچنین انتقال برق از زمین به ماهواره ها.
٥- ایجاد اختلال و کنترل فرکانس های نوری مغز در سطوحی به وسعت شهرها و کنترل انسانها از راه دور و ایجاد “غش” و تولید ”وهم” در مغز انسانها.
٦- ایجاد اختلال در جریان برق و قطع برق شهری و اختلال در کار کامپیوتر هواپیماهای مسافربری (مقاله ای از شرکت بوئینگ (Boeing) در این رابطه بخوانید)، جت های جنگنده، کشتی ها، زیر دریایی ها و غیره.
٧- ایجاد انفجار های عظیم زیر زمینی با قدرت بمب های اتمی و بدون تولید اشعه های رادیو اکتیو (Radioactive).
٨- اختلال درعملکرد طبیعی آیونوسفیر که چرخش زمین را در کنترل دارد. احتمال بسیار میرود که درصورت دستکاری های متناوب تاثیراتی در حرکت چرخشی زمین ایجاد گردد، بدین صورت که یا چرخش را سرعت بخشیده و یا کند نماید.
٩- ایجاد دیوارهای رادیویی ضد هواپیما و ضد موشک.
می توان به راحتی گفت که همه اسلحه های جنگی معمول و متداول امروزه در مقابل با این تکنولوژی جدید کاملا متروکه به شمار میایند به گونه ای که “هارپ” میتواند با یک عملکرد کلیه کامپیوتر های یک هواپیما را از فواصل دور از کار انداخته و آنرا سقوط دهد.
با دقت متوجه میشوید هارپ استفاده های زیادی بعنوان تهدید و یا سرکار گذاشتن کشورها دارد. مثلا می خواهند به کشوری حمله کنند در این صورت برای جلوگیی از مزاحمت احتمالی کشور همسایه برای آنها زمین لرزه آورده و با سرکار گذاشتن آن کشور، برنامه های شوم خود را اجرا کنند.
در این مقاله ما فقط به نکته ١، یعنی فقط در رابطه با ایجاد زلزله بتوسط هارپ می نویسم.
در ابتدا نگاهی می کنیم به تعداد زمین لرزه هایی که در بیست سال اخیر در ایران رخ داده اند. این اطلاعات را از وب سایت “پژوهشگاه زلزله شناسی ایران“ به دست آوردم. این نمودار با توجه به تعداد زمین لرزه های بالای 3 ریشتر تهیه گردیده است.
نکته ی مورد توجه اینجاست که سیستم هارپ در سال ١٩٩٨ (١٣٧٧) تکمیل شد و این مصادف با سالیست که از آن به بعد به تعداد زمین لرزه ها در ایران اضافه شده است.
همان طوری که مشاهده می کنید، تعداد زمین لرزه هایی که در ایران در بیست سال اخیر آمده است رو به بالا بوده. محاسبات من اینگونه نشان میدهد که:
٧/٢٠٨ میانگین بین دهه ی ١٣٦٧-١٣٧٧
٤/٦٣٩ میانگین بین دهه ی ١٣٧٧-١٣٨٧
افزایش در دهه اخیر برابر با : ٤/٢٠٦ درصد
برای مقایسه نگاهی می کنیم به تعداد زمین لرزه های بیست سال اخیر در نیوزیلند که یکی از زلزله خیز ترین کشورهای دنیا می باشد. اطلاعات را از وب سایت “جی ان اس - نیوزیلند” به دست آوردم.
٣/١٥٥٩٣ میانگین بین دهه ی ١٣٦٧-١٣٧٧
٢/١٥٢٠٦ میانگین بین دهه ی ١٣٧٧-١٣٨٧
کاهش در دهه اخیر برابر با: ٤٦/٢ درصد
اگر به نمودار زلزله در آلاسکا، که مجموعه ی هارپ در آن واقع است دقت کنیم متوجه افزایش بسیار غیر طبیعی را در سال ١٣٨١ مشاهده می کنیم که تعداد زمین لرزه ها به یکباره چهار برابر سال های قبل می شود. این تغییر ناگهانی شاید به دلیل آزمایشات تحقیقاتی مسئولین هارپ در این ایالت باشد. اطلاعات زیر از از وب سایت “مرکز اطلاعاتی زمین لرزه آلاسکا” به دست آمده است.
٩/٤٧٧٣ میانگین بین دهه ی ١٣٦٧-١٣٧٧
٤/١٨٦٥٨ میانگین بین دهه ی ١٣٧٧-١٣٨٧
افزایش در دهه اخیر برابر با : ٨/٢٩٠
چرا درصد زلزله ها در عمق ١٤ کیلومتر در ایران اینگونه بالا رفته اند؟
در حین جستجو ها به یک عدد ویژه ای برخورد کردم که به نظرم غیر واقعی رسید. سئوالی برایم پیش آمد که چگونه اغلب زمین لرزه ها در چند سال اخیر در ایران در عمق ١٤ کیلومتر اتفاق افتاده اند؟ و وقتی نگاهی به دهه قبل انداختم متوجه شدم که عملا درصد زمین لرزه ها در این عمق یا صفر بودند و یا حد اکثر تا دو درصد.
یاد آور می شویم: زمین لرزه های خطر ناک در لبه های “رگه گسل” یا “Fault lines” تولید میگردند.
ارگ بم ما چه شد؟
بم بعد از ٢٠٠٠ سال ایستایی؟!
در اواخر آذر ماه ١٣٨٧ در اینترنت به دنبال مطالبی در مورد زلزله در ایران بودم، که به تالار گفتگو وب سایت پی سی ورلد رسیدم. در آنجا به مطلبی که شخصی با نام ”عادل کهن” (adelkohan) در مورد وقوع زلزله های پی در پی بندر لنگه نوشته بود برخورد کردم که در زیر مشاهده می کنید:
من ساکن بندرلنگه هستم، شهری کوچک در کنار خلیج فارس.
دو هفته قبل زلزله زیاد میومد که کمتر از 3 ریشتر بود. این زلزله ها تا دو هفته ادامه داشتند. در موقع زلزله بعضی از قسمت های دریا برای چند لحظه قرمز میشد و در این دو هفته ماهی ها میمردند و بعضی ها هم سوخته بودند. بعد چند روز بوی بد (مثل بوی فاضلاب) از طرف دریا به سمت شهر اومد.
در اخبار استان گفته بود که این به خاطر جلبک های سمی در دریا است (که من در این ٢٧ سالی که در بندرلنگه بودم جلبک سمی نشنیده بودم). بعد از این اعلام کرد که ماهی های بعضی مناطق استان را کسی مصرف نکند.
من خودم وقتی یک هفته زلزله پشت سر هم میکرد گفتم حتما کوه آتشفشان توی دریا است. حالا نظر دوستان چیه…
دلفین های ما چه شدند؟
در سال ١٣٨٦ , ١٥٢ دلفین در خلیج فارس به طور غیر منتظره در دو نوبت به فاصله یک ماه مرده و به ساحل دریا کشیده شدند. دسته ی اول شامل ٧٩ دلفین و دسته دوم هم ٧٣ دلفین بود.
دلیل های مختلفی برای مرگ این دلفین ها آورده شد ولی اگر از من می پرسید هیچ کدام قانع کننده نیستند. این دلفین ها کاملا مشخص است که سوخته اند! اینکه “خودکشی” کرده اند، یا اینکه به خاطر “فعالیت های صیادی” مرده اند جوابگوی سوختگی بدن های آنها را نمیدهد!
به گزارش خبرگزاری آفتاب “علت مرگ ٧٣ دلفین دیگر كه یك ماه پس از حادثه نخست رخ داد را نیز این كارشناسان بینالملللی در گزارش خود، ‘عوامل طبیعی’ اعلام كردهاند كه در این گزارش هنوز عوامل طبیعی ناشناخته است و میتواند ‘شوک’ یا ‘استرس’ باشد كه در نتیجه آن یكی از دلفینها به سمت ساحل آمده و مابقی نیز به دنبال آن آمدهاند یا یكی از آنها برای شكار ماهی به سمت ساحل آمده و بقیه نیز آمدهاند و در ساحل كه شیب ملایمی دارد، گیر كردهاند.” ٢/١٢/١٣٨٦
آیا پاسخ به سئوال مرگ دلفین ها در خیلج فارس “هارپ” نیست؟
این سوختگی نیست؟؟؟؟؟؟
هارپ (HAARP) یک پروژه ایست که مسئولین اعلام کردند برای “بررسی و تحقیق” درباره لایه ی آیونوسفیر بر پا شده است. ولی در واقع این یک سلاح پیشرفته ی جنگی جدید است که کلیه ی اسلحه های صده ی قرن بیستم را فلج می کند.
هزینه های این پروژه مشترکا از طرف نیروی هوایی آمریکا، نیروی دریایی آمریکا، آژانس تحقیقاتی پروژه های دفاعی پیشرفته ی آمریکا و دانشگاه آلاسکا است. لازم به یادآوریست که سیستم “هارپ” در کشورهای گرین لاند، نروژ، شوروی و همچنین در روی بعضی از ماهواره ها به جهت فلج کردن سیستم رادیویی هواپیما ها و نهایتا سقوط آنها استفاده میگردد.
نتایج:
همانطور که گفته شد ارتعاشات رادیویی هارپ باعث سرخ شدن لایه آیونوسفیر شده و این لایه را به نوسان در می آورد.
این نوسانات به نوبه خود موجب صدا با فرکانس های پایین از ١ تا ٢٠ هرتس می شوند که فرکانس
(Extremely Low Frequency/Ultra Low Frequency ELF/ULF) نام دارند. این فرکانس ها پس از نفوذ به زمین، زمین زلزله ایجاد می کنند.
با توجه به ازدیاد درصد زلزله در سطح ایران در دهه اخیر نسبت به دهه پیشین که متجاوز به ٤/٢٠٦ % بوده است میتوان به وجود تاثیرات دیگری در ایجاد زلزله های مصنوعی پی برد، خصوصا آنکه این ازدیاد پس از آغاز فعالیت های هارپ واقع شده اند.
پیشنهادات برای پیش اخطار:
اینکه همه باید در مورد هارپ و ماهواره هایی که دارای چنین تکنولوژی هستند کاملا آگاه و مطلع باشند هیچ شکی نیست و قصد من در جمع آوری این اطلاعات صرفا به همین منظور نیز بوده است. بنابراین تقاضای ما از شما خواننده ی محترم با فروتنی چیزی جز این نیست که آنچه را که در این مقاله خوانده اید به دیگران انتقال دهید.
برای پیشگیری و دریافت پیش اخطار از این قبیل زلزله ها میتوان ایستگاهایی در حوزه های وسیع تاسیس و بکار گرفت و با اندازه گیری فرکانس صداهایی که از آسمان می آید به بروز این زلزله پی برد.
زمان دریافت پیش اخطارهای ELF بین ١٥ دقیقه تا ٣ ساعت قبل از وقوع زلزله متغیر است. زلزله ی چین 30 دقیقه پس از مشاهده ی سرخی آیونوسفیر به وقوع پیوست.
اندازه گیری فرکانسELF/ULF در جاهایی که خالی از فرکانسهای مزاحم دیگر از قبیل برق فشار قوی، فرودگاه ها، ایستگاه های رادیویی و تلفنی میباشد، انجام پذیر است.
نمونه ای از یک دستگاه ELF/ULF سنج دستی و یک دستکاه Magnetometer را در زیر مشاهده میکنید.
پیام آخر:
تصور نکنید که همه سیل ها، خشکسالی ها و زلزله ها طبیعی اند، خیر! اول گرم شدن “جو” را به دروغ به مردم میفروشند و در اذهان جاسازی میکنند و بعد همه بلاهای شبه طبیعی را بر سر مردم آورده و اگر کسی سئوال کرد که “این همه سوانح از کجاست؟” میگویند “تقصیر از شما است که هوا را گرم می کنید!”
هدف من از جمع آوزی و نوشتن این مقاله سیاسی نبوده و قصد تکرار شعار های ”مرگ بر آمریکا” را ندارم و صرفا به جهت ابراز نگرانی و نیز آگاهی به خوانندگان تهیه کرده ام.
و اما سوال من از شما:
آیا می توان نسبت به دو هفته زلزله متداوم در بندر لنگه بی اعتناء و بدون دانش بود؟
آیا این زلزله ها واقعا طبیعی است و یا به ظاهر طبیعی و عملا ساخت بشر است؟
آیا می توان به تحقیق بیشتر در این زمینه ادامه نداد؟
برگرفته از:http://fanavari-it.ir